سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























پاتوق فرزانگان

سی و پنج سال پیش وقتی به خیابان ها ریختند تا انقلاب کنند، همه جور آدمی در بینشان بود، عده ای باچادر، روسری و بدون روسری، کارگر، مهندس، دکتر، لبو فروش و راننده تاکسی و…

 

جنگ که شد، این لبو فروش و راننده تاکسی محله بود که گاری لبوفروشی اش رو کنار گذاشت و به جبهه رفت…

توی اون هشت سال چند لبو فروش و راننده تاکسی و… برای دفاع از دین و بگویند نظام ما اسلامی است سینه سپر کردند.

6622

بعد از جنگ و شروع سازندگی، لبو فروش خاک جبهه خورده و اون راننده تاکسی که از قافله جامونده بودند دنبال سهم خواهی نبودند و بدون آنکه به میز، پست، جاه و مقام فکر کنند شدند همون لبو فروش و راننده تاکسی.

همون ها بودند که 35 سال در مقابل شرق و غرب، آمریکا و اسرائیل ایستادگی کردند. از سختی ها گذشتند، ناملایمت ها را پست سر گذاشتند. اما باز در صحته بودند.

همین لبو فروش و راننده تاکسی بودند که برای 9 مجلس نماینده و برای یازده دولت رئیس جمهور انتخاب کردند. تا کسی که وکیل و وزیر و رئیس جمهور و مشاورش می شود بداند مردم ولی نعمتند و با رأی آنها است که امروز به اینجا رسیده اند.

هر وقت خواستند جهانی را انگشت به دهان کردند، مثل روز قدس، 13 آبان، 9دی ها و 22 بهمن ها و….

اما انگار لبو فروش بودن و راننده تاکسی بودن کم درجه است و نمی توانند برای تصمیم چند و چون کشور نظر بدهند، حرف بزنند و….

اما او لبو فروش است، در سرمای سخت زمستان لبو می فروشد، تا در گرانی سخت روزگار نانی حلال برسر سفره خانه اش ببرد و برایش فرقی نمی کند که کی چه می گوید.

او عاشق کشور و رهبرش است.

http://mojtabapress.ir

.................................................

پ.ن : می گویند سیاسی نیستیم!

سیاسی نیستی یعنی چیزی که ارزش داشت حسین  برایش کشته شود پیش من دوزار ارزش ندارد!

و خداوندا به راستی که جاهلیت ما حسین را کشت...


نوشته شده در جمعه 92/10/6ساعت 2:26 عصر توسط دیاتنان| نظرات ( ) |